خبر تکراری بود: اشتباهی به خودیها شلیک کردیم!
مگر صبح تا شب در این کشور مشغول همین کار نیستید؟ میگویید اپراتور ده ثانیه وقت داشت که تصمیم بگیرد بزند یا نزند. و زد! بیایید بپرسیم اپراتور چرا چنین تصمیمی گرفت؟ چون میدانست در این کشور، جریمهی نزدن کروز آمریکا بسیار سنگینتر از جریمهی زدن هواپیمای خودی است!
این واقعیتی است که در بسیاری از سیاستهای کشور ما جریان دارد.
اپراتور یک روز شک میکند که فلان منتقد سیاسی را دستگیر کنیم یا نه؟ بعد با خودش میگوید اگر جاسوس باشد و دستگیرش نکنم، فاتحهام خوانده است. اما اگر بیگناه باشد و اشتباهی دستگیرش کنم، خیالم راحت است که مقامات بالا پشت من خواهند بود.
به همین دلیل است که در آن ده ثانیهها، اپراتورهای این کشور، همیشه به خیال خودشان “عمل به احتیاط” میکنند.
ما نویسندهها عادت داریم به اینکه با شور و هیجان مطلبی بنویسیم و یک ناظر و سانسورچی، “بنا بر احتیاط” بگوید این مطلب نباید چاپ شود. چرا؟ چون ده درصد احتمال دارد که مضر باشد! اما کسی نمیگوید که اگر ده درصد احتمال میدهی این مطلب مفید باشد، جلوگیری از چاپ آن خیانت است.
اپراتور میگوید این مطلب حذف شود! اپراتور میگوید این کتاب چاپ نشود! این شبکهی اجتماعی فیلتر شود! این آدم دستگیر شود! این استاد دانشگاه اخراج شود! فلانی رد صلاحیت شود! به این شیء مشکوک شلیک شود! و …
در اکثر موارد هم هیچوقت به روی خودمان نمیآوریم که کار غلطی اتفاق افتاده. اگر هم کار بیخ پیدا کند، میگوییم: خطای انسانی اپراتور بود!
من ولی با اپراتورهای بیچاره کاری ندارم. با آن کسانی کار دارم که باعث شدهاند اپراتورها در این کشور چنین ذهنیتی بیابند.
نشنیدهاید که: بهتر است ده گناهکار آزاد باشند، اما یک بیگناه زندانی نشود!
پس چطور نمیاندیشید که:
بهتر است ده کروز آمریکایی به شهر حمله کنند، اما یک هواپیمای مسافربری سرنگون نشود.
بهتر است ده جاسوس در جامعه آزاد باشند و جاسوسی کنند، اما یک بیگناه به اتهام جاسوسی دستگیر نشود.
بهتر است ده کتاب گمراهکننده در کشور منتشر و پخش شود، اما بنابر احتیاط جلوی یک کتاب مفید گرفته نشود.
الله اکبر به این نظرات،شما حاظرید با برخورد ۱۰کروز آمریکایی هزاران نفر به کام مرگ برن اما یک آواکس آمریکایی که پوشش انسانی داره راهشو بره؟