به دنبال عیون اربعه: علم، عشق، عدالت، عدد

15 اسفند 1400

در سوگ آن درخت تناور

به بهانه‌ی سالروز درگذشت محمد مصدق می‌خواهم از او بنویسم. پیرمرد لاغر، با صورت کشیده‌اش. با ادااطوارهای عجیبش. غش‌کردن‌های گاه و بیگاهش. خوابیدنش وسط دادگاه نظامی. ریاست دولت در تخت‌خواب با پیژامه، برای اینکه خدمت شاه شرف‌یاب نشود. سالها زندانی شدن در خانه و با زندان‌بان گوش سپردن به رادیوی […]
8 اسفند 1400

نوشته‌های من درباره‌ی ملایر

شش ماهی است که مشغول راه‌اندازی یک کسب و کار شده‌ایم. فروش سوغات ملایر. کشمش و شیره و …اسمش را گذاشته‌ایم شیخعلی میرزا. حالا اینکه شیخعلی میرزا یعنی چه و اصلاً این اسم از کجا آمده‌است، بماند. (اینجا می‌توانید درباره‌اش بخوانید).اما فعلاً غرضم بحث دیگری است. یکی از مسئولیت‌های من […]
8 اسفند 1400

معرفی سایت جهون

ﺟﻫوندیدار صمیمانه با جهان از حدود ده سال پیش که با دیدن اولین تدهای هانس رُزلینگ به داده‌های جهانی علاقه‌مند شدم، همیشه یکی از دل‌مشغولی‌هایم دنبال کردن این داده‌ها بوده‌است.در این ده سال، جهانگردی برایم روز به روز جدی‌تر شد. دلم می‌خواست بروم و همه‌چیز را از نزدیک ببینم، اما […]
8 اسفند 1400

ملک‌الشعرای بهار و مدح رضاشاه

بهار، قصیده‌ای دارد با نام «دیروز و امروز» که در آن با مقایسه‌ی دوران رضاشاه و پیش از آن، به مدح و تأیید رضاشاه می‌پردازد. بخش‌هایی از این قصیده: امروز روز عزت دیهیم و افسر استعصری بلند پایه و عهدی منور استاین فرصت و فراغت و این نعمت و رفاهمولود […]
6 خرداد 1399

اردوگاه عباس آباد (داستان)

قسمت اول من سرباز وظیفه محمدولی از لشکر ۸۴ پیاده لُرستان، در روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ اسیر شدم. ۲۴ ساعت بعد بچه‌های تبریز ما را آزاد کردند و ما عراقی‌ها را اسیر کردیم. روز بعد عراقی‌ها پاتک زدند و ما را به اسارت گرفتند. ۴۸ ساعت بعد بچه‌های تبریز دوباره […]
23 دی 1398
سقوط هواپیما اکراینی

چند پیشنهاد برای این روزهای سخت

روزهای سختی بر ایران عزیزمان می‌گذرد. مستقل از جهت‌گیری‌های مختلف سیاسی‌مان بیایید چراغ منطق را زنده نگه‌داریم. من در چنین موقعیت‌هایی که لبریز از "نمی‌دانیم" است، پناه می‌برم به "می‌دانیم"های اندکی که می‌شناسم. مثلاً؟